خیلی وقته میشناسمت یک سال و سه ماه؟نه…بیشتر!به اندازه عمرم؟نه… بیشتر!به قدمت بشر؟نه…بیشتر!به قدمت دنیا!از لحظه ای که به وجود اومد خدامون از عدم خلقش کرد از هیچ دنیایی آفرید که بزرگ و بزرگ تر شدستاره ها شکل گرفتن سیاره ها دورشون شروع به چرخیدن کردن بعضی سیاره ها دماشون مناسب شدزمین ما یکی از اونا شد آب ها جاری شدن حیات شروع شد دریا ها آبزی ها… خشکی ها سر زدن درخت ها و گیاه های قشنگ کوه ها و دشت ها پیدا شدن حیوون های مختلف… پر از زیبایی شد زمین.اومد و اومد تا به بشر رسیدو اومد و اومد تا رسید به ماو تو همه این دوران ها همه این دنیا با همه ستاره هاش درخشان تر از تو ندیدهمه این دنیا با آسمونش، با درختاش، با بارونش با دریا هاش با دشت هاش با همممه قشنگیاش قشنگ تر از تو ندید.منم بخشی از همین دنیا از اون اول نشستم به تماشای تواومدی و اومدی و وارد دنیا شدی جوجه بودی آتیش پاره شدی قد کشیدی قشنگ و قشنگ و قشنگ تر من مشغول تماشا تا اینکه وقتش شد تونستم بیام و باهات آشنا شم آشنا تر شم بغلت کنم آشنا ترین شم!آشنا
ترینم شی… تونستیم بغل هم گریه کنیم کنار هم بخندیم باهمدیگه جیغ جیغ کنیم سختیای کشنده ی دنیا رو مریضیا رو غصه ها رو گرفتاری ها رو بن بست ها رو با عشقمون پشت سر بذاریم تو کم بیاری من سوارت کنم باهم رد بشیم من کم بیارم تو سوارم کنی باهم رد بشیمخدای قشنگمونم تو همه این مرحله ها همه این قشنگیا رو رقم بزنه از همه این سختیا ردمون کنه از تو بن بست ها درمون بیاره از غم ها و غصه ها نجاتمون بده همیشه همین بوده اومدیم و اومدیمتا امروز روزای اخیرمون روزای بهتری شده بودن نسبت به روزای قبلش باهم بهترش کرده بودیم امید تو قلبمون جوونه زده دوباره دوباره حس اولامون جوونتریامون بهمون دست داده بود امروز ر گ ا ...
ادامه مطلبما را در سایت ر گ ا دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : roogaa بازدید : 97 تاريخ : سه شنبه 27 دی 1401 ساعت: 19:18